افرادی که زمان زیادی را صرف تماشای خشونت در رسانهها میکنند، بر این
عقیده اند که میزان خطر در جهان، بیشتر از مقدار واقعی آن است.
جورج گربنر طولانی ترین مطالعات در مورد خشونتهای تلویزیونی را انجام داده
است. در تحقیق ابتدایی او آمده است که بینندگان جدی تلویزیون،
جهان را
همسان با تصاویر تلویزیون میدانند. هنگامی که برداشتهای بیننده از جهان
میبایست با تجسمات از تصاویر تلویزیونی تطبیق پیدا کند،
زمانی است که سبب میشود تا فرد بیشتر دچار بی اختیاری، اضطراب و وحشت زدگی شود. گربنر این حالت را «عوارض دنیای محقر» مینامد.
تحقیق گربنر نشان داد، آنهایی که زمان بیشتری را به تماشای تلویزیون اختصاص میدهند، به احتمال بیشتری:
۱) معتقدند که قربانی جنایتی خواهند بود.
۲) بر این باورند که همسایه آنها خطرناک است.
۳) بر این عقیده اند که ترس از جنایت مشکل شخصی بسیار جدی است.
۴) بر این عقیده اند که آمار جنایت در حال افزایش است، هرچند این گونه نباشد.
آندری گاسلین، جیکس دی گایز و گای پکوات تصمیم گرفتند تا فرضیه گربنر را در
شرایط کانادا امتحان کنند. آنان پس از بررسی سیصد وشصت
دانشجو دریافتند،
کسانی که بیش از اندازه تلویزیون نگاه میکنند، نسبت به دیگر افراد بر این
باورند که جهان جای ناامنی است. با این وجود، آنان
بینندههای جدی را نیز
یافتند که احساس ترس کمتری داشتند.
▪ مورد تحقیق:
طرز برخورد خانوادهها با تصاویر خشونت آمیز، مهم تر از خود این تصاویر میباشد.
تعدادی از مطالعات نشان میدهد که رسانه یکی از عواملی است که کودکان را
در آستانه رفتارهای پرخاشگرانه قرارمی دهد. برای مثال، مطالعه
ای در نروژ بر روی بیست نوجوان نشان داد که ضعف در قوانین والدین که مشخص میکند پسرانشان چه چیزهایی باید تماشا کنند، عامل مهم تری
در بروز رفتارهای
پرخاشگرانه نسبت به مقدار تماشای خشونتهای موجود در رسانه میباشد. آنان
همچنین اشاره کردند که مواجهه با
خشونتهای دنیای واقعی همراه با خشونتهای
رسانه، سبب به وجود آمدن بسیاری از برخوردهای وحشیانه میشود. پسرانی که
این دو را با
هم تجربه کرده اند، در موردشان این احتمال بیشتر است که
تصاویر این خشونتها را برای تشکیل شخصیتهایشان به کار گیرند تا موقعیت
خود را
به عنوان اعضای گروههای غیر اجتماعی و منزوی تثبیت سازند.
از سوی دیگر، محققان براین باورند که طرز برخورد والدین با این خشونتها
میتواند از تأثیر آن بر روی کودکان بکاهد. هیوزمن و بچ راچ اضافه کردند:
«رفتار خانواده و طبقه اجتماعی که طرز برخورد با خشونت را مشخص میکند،
عامل تعیین کننده مهم تری نسبت به میزان تماس با خشونت
موجود در رسانههاست. خشونتهایی که هرچند مهمند، اما عامل ضعیف تری به شمار میآیند.»
وقت خشم و وقت شهوت مرد کو؟
طالب مردی چنینم کو به کو
کو در این دو حال مردی در جهان
تا فدای او کنم امروز جان
اگر انسان بتواند در حالات خشم و غضب، مالک نفس خویش باشد، او را می توان از افراد نیرومند و توانا برشمرد؛ چرا که کنترل نفس سرکش در آن حالت، ایمان و اراده ای والا و قوی لازم دارد که خیلی از انسان ها نمی توانند از عهده اش برآیند. اگر مروری به صفحات حوادث در رسانه ها داشته باشیم اکثر حوادث ناگوار ریشه در عدم توانایی مجرمین در کنترل خشم و غضب خود دارد.
به این جهت کنترل غضب امری مهم به شمار می آید و هر کس در آن موفق شود، افزون بر بهره های فراون دنیوی، دارای مقامی بلند از نظر معنوی خواهد بود. اینک به برخی از آثار و فواید کنترل خشم توجه می کنیم:
الف. نجات از آتش دوزخ
امام باقر(ع) یکی از مهم ترین برکات خویشتن داری در حالت خشم را نجات از آتش دوزخ بیان می کند و می فرماید: «من ملک نفسه اذا… غضب حرم الله جسده علی النار؛(۹) هر کس در هنگام خشم و غضب مالک نفس خویش باشد، خداوند متعال بدن او را بر آتش جهنم حرام خواهد کرد.»
ب. آرامش روز قیامت
آن حضرت پاداش شیرین کظم غیظ را در ضمن تفسیر آیه «و اذا ما غضبوا هم یغفرون» (شوری.۷۳) این گونه بیان می کند: من کظم غیظا و هو یقدر علی امضائه حشا الله قلبه امنا و ایمانا یوم القیامه (۰۱) هر کس خشم خود را فرو برد، در حالی که می توانست از طرف مقابل انتقام بگیرد خداوند متعال در روز قیامت قلبش را از ایمان و امنیت و سلامتی پرخواهد کرد.»
ج. روشنی چشم اهل بیت(ع(
فرو بردن خشم و بردباری در مقابل عصبانیت از لذت بخش ترین لحظاتی است که امامان معصوم(ع) از آن به عنوان روشنی چشم نام می برند. آن گرامیان این خصلت والای انسانی را همواره دوست داشتند و شیرینی آن را هرگز فراموش نمی کردند. حضرت باقر(ع) می فرماید: «پدرم امام صادق(ع) می فرمود پسرم! هیچ چیز مانند عصبانیتی که با صبر پایان می پذیرد چشم پدرت را روشن نمی کند.» (۱۱(
آری اگر انسان بتواند در آن لحظه خطرناک و حساس، صبر و بردباری پیشه کند، لذت و شیرینی آن تا آخر عمر در کامش خواهد ماند و او را مسرور خواهد نمود. در مقابل اگر خود را کنترل نکند تا آخر زندگی در آتش حسرت و ندامت خواهد سوخت.
د. امنیت از خشم خدا
امام باقر(ع) در این مورد فرمود: «یا موسی امسک غضبک عمن ملکتک علیه: اکف عنک غضبی؛(۲۱(برای فرونشاندن خشم و غضب راهکارهای مختلفی وجود دارد که با انجام آن می توان از ضررهای بعدی عصبانیت جلوگیری کرد.
وقتی که در حضور امام باقر(ع) سخن از غضب به
میان آمد، حضرت فرمود؛ «همانا که مرد خشمگین می شود و تا خود را داخل آتش
نکند ]و به
گناهی دست نیالاید[ آرامش نمی یابد و خشمش فرو ننشیند. ]پس برای
اینکه در هنگام خشم به کارهای ناشایست اقدام نکنید[ هرگاه شخصی
خشمگین شد
اگر ایستاده است فورا بنشیند تا پلیدی و وسوسه شیطان از او دور شود و هرگاه
به خویشاوندش غضب کند، به نزد او برود و بدنش
را مس کند؛ چرا که خویشاوند
اگر مس شود، آرامش یابد.»(۶)
در توضیح این حدیث، ما برای کنترل خشم و عصبانیت راهکارهای دیگری که دانشمندان اخلاق و روان مطرح کرده اند نیز پیشنهاد می کنیم:
۱- در آن حالت شخص
به سیره انبیاء، اولیاء و صلحاء- که خود را پیرو آنان می داند- توجه کند و
در مورد آیات و احادیثی که غضب بی جا را مذمت
کرده اند، فکر کرده و از عواقبش برحذر باشد.
۲- در هنگام خشم استعاذه نماید و با گفتن جمله «اعوذ بالله من الشیطان الرجیم» به خداوند عالم پناه ببرد.
۳- با آب سرد وضو بگیرد و یا غسل نماید.
۴- زمینه ها و بسترهای دیگر خشم را خود یا دیگران از میان بردارند مانند گرسنگی، تشنگی، خستگی، بی خوابی و…
۵- فوائد شیرین و لذت بخش کظم غیظ را- که بارها تجربه کرده- در نظر آورد.
۶- از افراد بدخلق و عصبانی فاصله بگیرد و رفاقت نکند.
۷- اعتقاد به قضا و
قدر خداوندی را در وجودش تقویت کند و بداند که گاهی پدید آمدن برخی حوادث
ناگوار که با میل باطنی او ناسازگار است، در
اثر تقدیر الهی است. امام
باقر(ع) در این زمینه فرمود: در میان خلق خدا سزاوارترین کس به تسلیم در
برابر قضای خدا کسی است که خدای
عزوجل را بشناسد و هر که به قضا راضی باشد،
قضا بر او وارد شود و خدا اجر او را بزرگ فرماید و هر که قضا را ناخوش
دارد، قضا بر او وارد شود و
خدا اجرش را تباه سازد.»(۷(
۸- انسان وقتی که بر
فردی ضعیف تر از خودش خشم می گیرد، فراموش نکند که قدرت خداوند خیلی
بالاتر از قدرت اوست و ممکن است مورد قهر
و غضب و انتقام خداوند قرار گیرد.
قرآن می فرماید: «آنها باید عفو کنند و چشم بپوشند، آیا دوست نمی دارید
خداوند شما را ببخشد؟ و خداوند
آمرزنده و مهربان است.» (نور.۲۲)
۹- سفارش به اطرافیان در مورد یادآوری عواقب شوم عصبانیت و تذکر نکات مؤثر.
نوشته اند که در میان پادشاهان بنی اسرائیل
عادتی مرسوم بود که آنان را در حکومت کنترل می کرد؛ به این صورت که در نزد
هر یک از آنان
حکیمی دانا بود و صحیفه ای به همراه داشت که هرگاه پادشاه عصبانی می شد، آن حکیم، صحیفه را در مقابل او گرفته، به دستش می داد. در آ
ن صحیفه نوشته بود: «بر زیردستان رحم کن! از مرگ بترس! روز جزا را فراموش نکن!» وقتی شاه آن را می دید، غضبش ساکن می شد.
چه زیباست افرادی که قادر به کنترل خشم خود نیستند و همیشه بعد از عصبانیت پشیمان می شوند، چنین صحیفه ای تهیه کنند و به اطرافیانکودکان نسل امروز در دریایی از فیلم ها،
بازی ها، داستان ها و مسابقه های تلویزیونی غرق شده اند اما پسر بچه ها و
گاهی هم دختر بچه ها به
تصاویر خشونت آمیز به دقت نگاه می کنند و با لذت
بردن از قدرت شخصیت های داستانی یا قهرمانان مسابقه، صبح روز بعد همه
آموخته های خود
را در مدرسه روی همکلاسی های خود تمرین می کنند. در گذشته
خشن ترین صحنه ها و داستان هایی که بچه ها می دیدند و می شنیدند،
جنگ سپاهیان داستان های تاریخی بود اما امروزه خشونت و دعوای تن به تن را زیاد می بینند.
انواع نرم افزار های رایانه ای و روش های
فیلمبرداری و تدوین فیلم ها، کلوزآپ های ملموسی را در اختیار کودکان قرار
می دهند و کودک صحنه
تیراندازی، شمشیر کشیدن، کتک کاری و دیگر اعمال وحشیانه را از نزدیک حس می کند.
عامل دیگری
که باعث القای خشونت به بچه ها می شود به تصویر کشیدن قهرمان هایی قوی و
خشن است که در تمام داستان یا بازی می توانند
هرکس را که خواستند، از سر
راه خود بردارند. نتایج تحقیقات نشان می دهند ۴۰ درصد صحنه های خشن
فیلم ها و سریال ها، فقط به شخصیت
های خوب داستان اختصاص دارند بنابراین کودک یاد می گیرد آدم های خوب قوی و خشن اند.
محققان دریافته اند هریک ساعت تماشای
برنامه تلویزیونی خشن، خطر قلدرشدن کودک را در سنین ۱۱ ۶ سالگی، بین ۶ تا ۹
درصد افزایش می
دهد و دختربچه هایی که چنین برنامه هایی را می بینند در آینده زنانی خشمگین و عصبی خواهند شد.
فیلم ها،
بازی های رایانه ای و موسیقی های سبک جدید و غربی در افزایش خشم کودکان
تاثیر دارند ولی می توان آنها را از دسترس کودک دور
کرد. والدین می توانند با مراقبت بیشتر و قراردادن الگوهای سالم و بهتر برای فرزندشان، سلامت روانی او را تضمین کنند.
اما مساله این است که محدودیت های لازم را
ایجاد نمی کنند و خودشان هم از این رسانه ها الگوبرداری می کنند بنابراین
حتی اگر کودک را از
تماشای تصاویر و فیلم ها و بازی های خشونت بار منع
کنیم، خشونت را از بزرگ ترها یاد می گیرند. آنها بازیکن های محبوب فوتبال
را می بینند که
هنگام بازی ناگهان با یکدیگر گلاویز می شوند، رانندگانی که
با یک تصادف کوچک یقه همدیگر را می گیرند یا درگیری های لفظی مردم یا اعضای
خانواده و... کودک تمام این تصاویر را ضبط می کند.
جالب است بدانیم خشم و عصبانیت یکی از راه های
مقابله با فشارهای زندگی است. زیرا در تحقیقاتی که در ریشه یابی عصبانیت
شده،باین نتیجه
رسیده اند که مهمترین نقش عصبانیت، جلوگیری از احساس درد و
رنج است.
شاید این سئوال پیش بیاید که چگونه خشم و عصبانیت جلوی
احساس درد را می گیرد. پاسخ این است که خشم در حقیقت مانع میشود که انسان
نسبت به احساسات دردناک جسمی و روحی آگاهی پیدا کند. بعبارت دیگر، خشم و
عصبانیت بنوعی انسان را در مقابل درد بیحس می کند به این
دلیل است که خشم
یک مکانیزم دفاعی نامیده می شود. در تراژدی های دردناک زندگی، انسان قبل
از احساس درد، احساس خشم نسبت به
انسان های دیگر، زندگی و حتا خدا پیدا می
کند.
برخی از این حساسات دردناک عبارتند از دلهره های شدید، ترس، احساس
گناه، احساس شکست و بی ارزش بودن. معمولاً ریشه های عصبانیت را
باید در
وقایع کودکی و یا نحوه رفتار اطرافیان جستجو کرد. اگر چه خشم یک احساس
طبیعی است، ولی نحوه ابراز خشم و عصبانیت در افراد مختلف
متفاوت است و این
بخش یعنی نحوه ی ابراز عصبانیت معمولاً یادگرفتنی است. برای مثال اگر فردی
در خانواده ای بزرگ شده که پدر و یا مادر خشم
خود را با داد و فریاد،
ناسزا گفتن،کوچک کردن دیگران، مشت کوبیدن به در و دیوار، شکستن وسائل خانه و
بدتر از همه، حملات فیزیکی به افراد
خانواده ابراز داشته اند، بدون شک
کودکان نیز یاد می گیرند که خشم خود را از این راه ها ابراز کنند. حتا در
چنین مواردی، برای برخورد با درد و رنجی
که رفتار خشونت آمیز در انسان بوجود می آورد، راه حل در خشم و عصبانیت بیشتر است.
آن کس که ریشه خشم را از سرزمین دلش برکند و به نفس خود چیره شود از بزرگان بنی آدم است. حضرت محمد (ص)
از خشم و غضب بپرهیز, زیرا غضب شخص را به مذلت پوزش طلبیدن وا می دارد. امام صادق (ع)
اگر بر ناتوان خشمگین شوی, دلیل بر این است که قوی نیستی. ولتر
بردباری در زمان خشم و خوشرویی به هنگام عسرت مشکل ترین کارهاست. بقراط
تنبیه در هنگام خشم, اصلاح نیست, بلکه انتقام است. مونتینی
حکیم باید که تیزی آتش خشم را به آب حلم بنشاند و شیطان هوس را به افزون خرد در شیشه کند و بنای کارها را به لطف نهد. بوذرجمهر
خشم معتدل شایسته مرد حکیم است. فیلون
خشمگین شدن, انتقام خطاهای دیگران را از خود گرفتن است. والتر پوپ
خشم یک کینه مکشوف و موقتی است, ولی کینه یک خشم دائم و محفوظ. لابرویر
سخنان آرام و ملایم خشم را فرو می نشاند. مثل یوگسلاوی
طبیعت تند و عصبانی و ناراضی همیشه از نیمه راه به استقبال غصه و تشویش می رود. اسمایلز
نفرت همان خشم و غضب است که روی هم انباشته شده است. سیسرون
پیشنهادهای ذیل راهکارهایی عملی را ارائه می دهند که می توان در مورد آنها برنامه ریزی کرد:
-
به پزشکان، پرستاران، نیروی انتظامی و مدیران مدارس اختیار داده شود که در
موارد مشاهده کودکان تحت خشونت واقع شده گزارش بدهند و
نیروی کافی نیز
برای پیگیری وجود داشته باشد.
- فرهنگ سازی از طریق رسانه های گروهی،
بالا بردن سطح آگاهی مردم از حقوق جزایی و آشنا کردن آنان از عواقب عملشان
می تواند راه حلی
برای جلوگیری از ارتکاب جرم باشد.
- کنترل بر رسانه های اجتماعی تا آنجا که به کارگیری خشونت را به حداقل برسانند.
- برای محو خشونت در همه نهادهای رسمی و غیررسمی تغییر و تحولی بنیادین و مستمر و پایدار صورت گیرد. - تبدیل فرهنگ خشونت به مدارای اجتماعی.
- آگاه سازی جامعه از عواقب رفتار خشونت آمیز.
- عاری سازی جامعه از کینه و نفرت و جایگزینی عطوفت و مهربانی.
هر گاه در جامعه یک گروه از گروه دیگر متمایز و تفکیک شود
فاصله اجتماعی رخ می دهد و این امر عواقب دیگری با خود به همراه می آورد.
افرادی که
خود را در گروه خودی قرار می دهند اعمال خشونت را در مورد گروه
بیرونی امری مشروع و طبیعی تلقی می نمایند و نسبت به سایرین، خود را محق
می
دانند همانند تماشاگران تیم فوتبال که هر کدام گروه خود را خودی و گروه
دیگری را بیرونی می خوانند. عواقب چنین تقسیم بندی را بارها بین
تماشاگران
شاهد بوده ایم. برخوردهای خشونت آمیز حتی در بیرون از زمین فوتبال، خرد
کردن شیشه اتومبیل ها، پاره کردن روکش صندلی ها به
طوری که درگیری دو گروه
فوتبال، کشته نیز بر جای نهاده است. به طور کلی در جوامع توسعه نیافته
از لحاظ سیاسی این معضل خود را بیشتر نشان
می دهد. در جوامعی که فرهنگ گفت و
شنود و بحث دو طرفه و تبادل نظر دموکراتیک وجود نداشته و یا قوت ندارد،
روابط نابرابر قدرت نیز عامل اعمال
خشونت از جانب اشخاص دارای قدرت بیشتر
نسبت به اشخاص
دارای قدرت کمتر روا می شود و نارضایتی گروه مقابل نیز از طریق رفتار خشونت آمیز ابراز می گردد.
نظریه هایی درباره خشونت
اریک فروم معتقد است که
انسان دارای نوعی از پرخاشگری بالقوه و ذاتی است که اساساً در پاسخ به
تهدید علایق حیاتی او به طور اعم بروز می کند. این خشونت برای حفظ زیست،
دفاعی ضروری است ولی نوع دیگر آن غریزی نیست بلکه تحت تاثیر یادگیری و محیط
فرهنگی و اجتماعی انسان است.
فلاسفه و دانشمندان هر یک به فراخور
دیدگاه خود انسان را تعریف کرده اند . براساس این تعاریف؛ یکی از ویژگیهای
او را در نظر گرفته اند مانند تفکر، نطق، اجتماعی بودن، خنده و... در یکی
از تعاریف، الیوت ارنسون می گوید: انسان، حیوان پرخاشگر و ستیزه جوست. با
این تعریف این سؤال مطرح می شود آیا واقعا ًپرخاشگری در انسان فطری است و
در ذات او موجود است؟ یادگیری تا چه حد در پرخاشگری مؤثر است؟
ژان ژاک
روسو می گوید: انسان در محیط طبیعی، موجودی مهربان، شاد و خوب است. قیود
اجتماعی او را مجبور به پرخاشگری و فساد می کند این نظریه و نمونه های دیگر
به جنبه اکتسابی یادگیری پرخاشگری تأکید دارند همچنانکه فرزند خانواده خشن
هرگز مهربان و صبور نخواهد بود.
«حسن هرگز نمی توانست با فرزندش با
مهربانی رفتار کند تمام وظایف خود را انجام می داد ولی توأم با خشونت و
پرخاشگری. بررسی زندگی دوران کودکی حسن نشان می دهد که او نزد نامادری خشن
پرورش یافته و هرگز جز پرخاشگری رفتاری دیگر را نیاموخته است. »
بسیاری از اندیشمندان از جمله پروفسور عدل معتقد بوده اند که
انسان در محیط طبیعی خشن و بی رحم است و تنها برقراری نظم و تربیت در جامعه
می تواند او را مهار کند و یا سبب تصعید غرایز طبیعی پرخاشگرانه او بشود.
نوربرت
الیاس، جامعه شناس آلمانی در کتاب فرآیند تمدن (۱۹۳۹) چنین بیان می کند که
در تمدنهای ابتدایی بشری، استفاده از زور و اجبار عاملی بود که افراد در
جامعه را مجبور به قبول حقوق و حد و مرز زندگی دیگران می کرد. این تعریف از
متدین بودن را می توان تا حد قابل قبولی به مفهوم«تقوا » منطبق دانست که
در ادیان الهی نسبت به آن تأکید بسیار شده است. نتیجه اینکه متدین بودن و
تقوا داشتن عامل مهمی در رعایت حقوق، مدارا و پرهیز از رفتار خشونت آمیز با
دیگران است. واقعیت نیز چنین است که شخص هنگامی از روشهای خشونت گرایانه
استفاده می کند که نتوانسته باشد دیگران را تحمل کند و در مواجه شدن با
دیگران برای رعایت و تحمل دیگری، ترمزهای درونش عمل نکنند.
نوربرت
الیاس معتقد است که خشونت پدیده ای است که در فرآیند اجتماعی شدن آموخته می
شود و از آنجایی که عدم خشونت ورزی به سطح تمدن جامعه و رشد فرهنگ احترام
به شخصیت و عقاید دیگران و روشهای زندگی و شیوه های رفتاری دیگری و شکل
گیری فرهنگ دموکراسی در جامعه مربوط است به نظر می رسد که محو خشونت ممکن
نیست مگر آنکه در همه نهادهای رسمی و غیررسمی (مانند مدرسه و خانواده) خرد و
کلان جامعه تغییر و تحولی بنیادین و مستمر و پایدار صورت گیرد، تنها در
این صورت فرهنگ خشونت ورزی جای خود را به مدارای اجتماعی خواهد سپرد.