خشم ریشه دار

خشم،یکی از مهم مشکلاتی که امروزه جامعه بشری با آن مواجه است

خشم ریشه دار

خشم،یکی از مهم مشکلاتی که امروزه جامعه بشری با آن مواجه است

اشکال خشم این است که اگرچه بخشی از زندگی است ؛ ولی ما را از رسیدن به اهداف خود بازمی دارد و علت این که افراد درباره خشم دچار تعارض و تضاد هستند،

بایگانی

روز جهانی رفع خشونت علیه زنان.


عوامل ایجاد خشم

رفتارهای پرخاشگرایانه یکی از مشکلات مهم و اساسی در هر جامعه ای است و به دلیل اهمیت آن به اینگونه رفتار در دوران کودکی و

به خصوص دوران نوجوانی بیشتر توجه می شود. نکته عمده در در قلمرو پرخاشگری، از مفهوم آن ناشی می شود. مفهومی که در

عین حال ساختارهای خصومت، خشم، پرخاشگری را در بر می گیرد. هاولز و رایت 1987 کوشش کردند تا تمایز بین اصطلاحات را بر

اساس توصیف خشم، به عنوان یک حالت برانگیختگی هیجانی، خصومت، به عنوان یک بازخورد به همراه یک ارزیابی منفی بلند مدت

از دیگران و وریدادها و پرخاشگری را به عنوان رفتاری آشکار، درگیر شدن وآسیب رساندن به دیگران مشخص کنند، اما آنها اصطلاحاتی را

تعریف می کنند که به یکدیگر وابسته هستند. هر چند واژه خشونت را به معانی مختلف تعریف می کنند، اما تعاریف اکثر محققان به

کارگیری نیروی بدنی، برای اسیب رساندن به دیگران را در بر می گیرد.

در کل پرخاشگری  وخشونت ممکن است به شکل های مختلفی ، مانند آزار و اذیت دیگران، کتک زدن، دشنام دادن و ... جلوه گر شود و

هدف آن صدمه زدن به خود یا دیگری است.

فیندلر و همکاران دریافتند که کنترل خشم به عنوان یک رویکرد شناختی – رفتاری رفتار مخرب را کاهش می دهد و خود کنترلی را در

نوجوانان پرخاشگر در موقعیت های مختلف بهبود می بخشد.

پژوهشگران عوامل ایجاد رفتارهای فرد را به سه دسته تقسیم می کنند.

1- عوامل درودنی یا انگیزشی. این عوامل باعث ایجاد انگیزه و تمایل در فرد شده و او را به سوی رفتار پرخاشگرایانه سوق می دهد.

2- عوامل بازدارنده حضور این عوامل. در شخصیت فرد از ابراز خشونت جلوگیری می کند

3- عوامل موقعیتی یا محیطی. رفتار فرد نه تنها تحت تاثیر شخصیت وی قرار می گیرد بلکه متاثر از موقعیت  و شرایطی است که فرد در

آن قرار دارد. بدین ترتیب برای انجام یک عمل خشونت آمیز یا پرخاشگرایانه لازم است عوامل انگیزشی بر عوامل بازدارنده غلبه نماید.

سلسله مراتب خشونت


مدیر گروه مسائل وآسیب های اجتماعی در انجمن جامعه شناسی ایران،راهکارهای روانشناسانه به بدیده های کلان اجتماعی و خشونت بی تاثیر

نیست اما در عین حال تاکید میکند که باید توجه داشت،این مساله شبیه آن است که تلاش کنیم جوی اب روانی را از بین راه باک کنیم،اگر چه

موفق می شویم اما سرچشمه آلوده است و آلودگی تداوم بیدا خواهد کرد .

بخارایی تاکید میکند:حتی این تصور که اگر مراکز مشاوره افزایش یابد بس بطور مثال آمار خشونت و طلاق عاطفی کاهش می یابد هم خطاست.

راهکارهای روانشناسانه بحرانهای اجتماعی را مرز بحران خارج نخواهد کرد چون ناصح الملوک است(کسی که فقط توصیه میکند)

این جامعه شناس یادآور می شود:ما تحت تاثیر ساختار های اجتماعی هستیم،ساختارها،ذهن را جهت می دهند و اینگونه سیاست های کوتاه

مدت در سطح خرد میتواند به عنوان کمک کار جواب دهد.

وی تصریح می کند:تا زمانی که به ساختارها نبردازیم مشکل حل نخواهد شد و اینکه تنها کاری که میتوانیم انجام دهیم این است که با صدای بلند

بلند بگوییم ساختارها بیمارند.

این جامعه شناس وآسیب شناس اجتماعی تاکید می کند که باید حتما ساختارها را از این بیماری برهانیم چون در غیر این صورت در یک سراشیبی

سقوط قرار میگیریم که آغاز آن در سالها بیش بوده است.





تحلیل خشونت

تحلیل خشونت...

از زاویه ی اثر بذیری و اثر گذاری میتوان خشونت را به چند دسته تقسیم نمود:

1-فاعل خشونت می ورزد اما این رفتار از جانب مفعول خشونت تفسیر نمی شود،با این وجود مفعول از آن آسیب میبیند.

2-فاعل خشونت می ورزد اما این رفتار از جانب مفعول نه خشونت تفسیر می شود نه مفعول از آن آسیب میبیند.

3-فاعل خشونت می ورزد اما مفعول با اینکه آن را خشونت تفسیر می کند از آن آسیبی نمیبیند.

4-فاعل خشونت می ورزد و مفعول نیز آن را خشونت تفسیر میکند و از آن آسیب میبیند.

5-فاعل خشونت نمی ورزد اما این رفتار از سوی مفعول خشونت تفسیر میشود.


از نطر شکل بروز

از نظر شکل بروز نگاهی دیگر رفتار خشونت آمیز را میتوان به سه دسته تقسیم نمود:

1-خشونت عریان

2-خشونت بنهان

3-خشونت نمادین


از نظر سطح اگاهی

از نطر سطح آگاهی فاعل هنگام اقدام به خشونت میتوان رفتار خشونت آمیز را به سه دسته تقسیم نمود:

1-خشونت آگاهانه

2-خشونت نا آگاهانه

3-خشونت ناخواسته


از نظر کیفیت آسیب بذیری

خشونت ها را میتوان از زاویه کیفیت آسیب نیز به دو دسته تقسیم کرد:

1-خشونت روانی(روحی)

2-خشونت تنانی(جسمی)

ماهیت و ابعاد خشونت از چشم قرآن

برخاشگری و خشونت در شمار آن دسته از بدیدهای اجتماعی است که به رغم تنفرو بیزاری بیشتر از آن،همواره در تمامی ادوار تاریخ زندگی اجتماعی

و تعامل افراد ،گروه ها،نهادها،ملت ها ودولتها حضور-بردامنه یا محدود-داشته است.

روایت وحیانی از تاریخ خشونت بیشینه آن را به زمانی بر میگرداند که نخستین و کوچکترین نهاد جامعه انسانی متشکل از از آدم وحوا همسرش در

بهشت می زیستند و بر اثر خشونت و فریب کاری ابلیس که بر انها روا رفت از بهشت به زمین رانده شدند و بذر کینه و دشمنی کاشته شده میان ادم

و ابلیس ،وبا هبوط آن جمله به زمین به همراه آورده شد.

قرآن از این رویداد چنین گزارش میکند:(و قلنا یاادم اسکن انت و زوجک الجنّة و کلا منها رغداً حیث  شئتماولا تقربا هذه الشجرة فتکونا  من الظالمین.فاز

لهماالشیطان عنها فاخرجهما مما کانا فیه وقلنا اهبطوا بعضکم لبعض عدّو ولکم فی الارض مستقر و متاع الی حین)بقرة35/36

و گفتیم:ای آدم خود وهمسرت در بهشت جای گیرید و هر چه خواهید و هر جا که خواهید از ثمرات آن به خوشی بخورید وبه این درخت نزدیک مشوید

که در زمره ستمکاران درآید.

khoshonate badani

از انجا که خشونت بدنی ساده ترین نوع خشونت است تا امروز هم اکثر محققان در این زمینه کار میکنند.
تعاریف اولیه ای که برای خشونت ارائه شدند نیز بیشتر در رابطه با خشونت بدنی است ..
گلزواستراوس دو بژوهشگری که سالها در زمینه خشونت خانگی فعالیت کرده اند ،خشونت را به عنوان رفتارهایی با قصد و نیت اشکار یا رفتارهایی با قصد و نیت بوشیده اما قابل درک جهت وارد کردن اسیب بدنی به فرد دیگر تعریف کرده اند.عکس